ثابت/ما اومدیم!

          reza0128 
            بازدید : 1029
          پنجشنبه 24 بهمن 1392
           نظرات (66)
        

"هوالحق"

برای تبادل لینک:

سلام.برای دوستانی که از بلاگفا میاین برای تبادل لینک این ادرس رو لینک کنند

www.reza0128.blogfa.com

بقیه دوستان که رزبلاگی یا میهن بلاگی یا... هستند جون تبادل لینک این وبلاگ براشون مشکلی پیش نمیاره با این ادرس مارو لینک کنند:

www.ashkanan-boys.rzb.ir

با تشکر

مدیریت وب

///////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

چـقـدر بـالایـی

چـقـدر پـایینـَم

نــمیــرســد دسـتـم بـه دستــهـایــت…

مخاطبِ خــاص من :

خــُدا

پل ارتباطی ما :

line id: reza 0128 tk

yahoo id : reza0128tk

ارسال نظر برای این مطلب

	این نظر توسط ساحل نشین اشک در تاریخ 1393/06/16 و 20:47 دقیقه ارسال شده است

			می گویند انسانها میمیرند ولی صداها می مانند ولی خدایا این عادلانه نیست صدای او که به دروغ می گفت دوستت دارم هم باقی بماند

	این نظر توسط ساحل نشین اشک در تاریخ 1393/06/16 و 12:06 دقیقه ارسال شده است

			قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟ از کجا، وز که خبر آوردی؟ خوش خبر باشی، امّا، امّا گِرد بام و درِ من بی‌ثمر می گردی. انتظار خبری نیست مرا

	این نظر توسط omid در تاریخ 1393/06/14 و 11:20 دقیقه ارسال شده است

			یک روزی که خوشحال تر بودم بیایم و بنویسم که زندگی را باید با لذت خورد که ضربه های روی سر را باید آرام بوسید و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد . یک روزی که خوشحال تر بودم می آیم و می نویسم که \"این نیز بگذرد \" مثل همیشه که همه چیز گذشته است وآب از آسیاب و طبل طوفان از نوا افتاده است. یک روزی که خوشحال تر بودم یک نقاشی از پاییز میگذارم ،که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیست زندگی پاییز هم می شود ،رنگارنگ ، از همه رنگ ، بخر و ببر! یک روزی که خوشحال تر بودم نذرم را ادا می کنم تا روزهایی مثل حالا که خستگی و ناتوانی لای دست و پایم پیچیده است بخوانمشان و یادم بیاید که هیچ بهار و پاییزی بی زمستان مزه نمی دهد و هیچ آسیاب آرامی بی طوفان...

	این نظر توسط atefeh در تاریخ 1393/06/14 و 10:34 دقیقه ارسال شده است

			ﺩﻟﮕﯿﺮﻡ ﺩﻟـﻢ ﮔﺮﻓﺘــﻪ ﺍﺳـﺖ ﯾــﺎ ﺩﻟـﮕﯿــﺮﻡ ﯾـﺎ ﺷﺎﯾـﺪ ﻫـﻢ ﺩﻟـﻢ ﮔﯿـﺮ ﺍﺳـﺖ ﻧﻤــﯽ ﺩﺍﻧــﻢ ﺍﺻـﻼً ﻫﯿــﭻ ﻭﻗـﺖ ﻓــﺮﻕ ﺑﯿــﻦ ﺍﯾﻨــﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻔﻬـﻤﯿــﺪﻡ ﻓﻘـﻂ ﻣـﯽ ﺩﺍﻧـﻢ ﺩﻟـﻢ ﯾـﮏ ﺟـﻮﺭﯼ ﻣـﯽ ﺷـﻮﺩ ﺟــﻮﺭﯼ ﮐـﻪ ﻣﺜــﻞ ﻫﻤﯿــﺸـﻪ ﻧﯿــﺴـﺖ ﺩﻟـﻢ ﮐـﻪ ﺍﯾﻨـﻄــﻮﺭ ﻣـﯽ ﺷـﻮﺩ ، ﻏﺼـﻪ ﻫـﺎﯼ ﺧــﻮﺩﻡ ﮐـﻪ ﻫـﯿﭻ ، ﻏﺼـﻪ ﯼ ﻫﻤــﻪ ﯼ ﺩﻧﯿــﺎ ﻣـﯽ ﺷـﻮﺩ ﻏﺼـﻪ ﯼ ﻣـﻦ ﺑﻌــﺪ ﺩﻟــﻢ ﺑـﺪﺟــﻮﺭ ﻏﺮﻭﺏ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ

	این نظر توسط marjan در تاریخ 1393/06/13 و 16:17 دقیقه ارسال شده است

			انسان ممکن است با یک نفر بیست سال زندگی کند و آن شخص برایش یک غریبه باشد می تواند با یک نفر بیست دقیقه وقت بگذراند و تا آخر عمر فراموشش نکند

	این نظر توسط محكوم به تنهايي وشكست در تاریخ 1393/06/13 و 13:54 دقیقه ارسال شده است

			ای کـــاش هـمـان آدمـهـائی کـه نامم را نـوشتـه هایـم را و حـرفهـایـم را به نـام خـودشـان میزننـد، گـوشـه ای از دردهـایـم را هـم بـدزدنـد و بـه نـام خـودشـان بــزنــنــد...

	این نظر توسط ساحل نشین اشک در تاریخ 1393/06/13 و 11:45 دقیقه ارسال شده است

			سلام دوست زیز شما با افتخار لینک شدین

	این نظر توسط ایدا در تاریخ 1393/06/13 و 1:45 دقیقه ارسال شده است

			چشم حتما

	این نظر توسط omid در تاریخ 1393/06/12 و 22:25 دقیقه ارسال شده است

			خدايا وقتي دلت مي گيره چيكار ميكني؟ ميري يه گوشه مي شيني... هي با نگآت بازي ميكني كه... يادت بره مي خواستي گريه كني...؟ يه ليوان آب ميخوري كه... همه بغضاتو قورت بدي... آنوقت يادت مياد خدايي و بايد تنها باشي...؟ خداجون نميدوني... اين روزها چقدر خـــــــــــــــــــــــــــدا بودم...

	این نظر توسط alone girl در تاریخ 1393/06/12 و 19:26 دقیقه ارسال شده است

			لینک شدی داداش